اصطلاحات عامیانه زبان انگلیسی
به مکامله زیر گوش کنید(فایل صوتی مکالمه در ادامه خواهد آمد):
!Jen: Hey Jack, what’s up? you looked bummed
.Jack: I am. I’ve been working 24/7 this week to finish the presentation for the big meeting next week
?Jen: So, how is it going
.Jack: terrible! I showed it to the boss this morning and she said it was no good
.Jen: Get out of here! you worked so hard on the presentation
.Jack: Yeah, it’s really burns me up, so now I am back to square one
.Jen: Oh, that stinks! I’m sorry to hear that
اجازه دهید امروز 6 اصطلاح عامیانه را که شما می توانید در اداره و محل کار از آنها استفاده کنید بررسی کنیم.
:bummed
ابتدا به سراغ bummed برویم. bummed به معنی ناامید و مایوس و مترادفِ disappointed می باشد:
?You look bummed. Is everything OK
.Jack seems bummed today. I wonder what happened
.I’m bummed. My car broke down again today
:24/7
24/7 به معنی 24 ساعت در روز به مدت هفت روز در هفته می باشد. این اصطلاح بصورت تحت الفظی اشاره به زمانِ واقعی دارد و به صورت مجازی و تمثیلی به معنی بدون وقفه و یا صرفِ زمانِ بسیار طولانی می باشد:
.The convenience store is open 24/7
این جمله بدین معنی است که فروشگاه هرگز بسته نمی شود و درطول هفته و 24 ساعت در روز باز است
. I’ve been working 24/7 this week to finish the presentation
این جمله بدین معنی است که من سخت و مدت زمانی زیادی در حال کار کردن بوده ام
:get out of here
عبارتِ get out of here عموماً زمانیکه می خواهیم به شخصی بگوییم که از آنجا برود استفاده می شود اما در گفتگوی روزمره و عامیانه زمانیکه حرف طرفِ مقابل را باور نمی کنیم و به معنی “نه بابا (با حالت تعجب)، بی خیال، شوخی می کنی” می باشد. و تلفظ آن معمولاً به شکل get outta here می باشد:
.Jack: I saw Taylor Swift in Central Park this morning
!Jen: Get out of here
.Jack: Yeah, she was doing a free mini-concert. It was awesome
!Jack: Oh, cool
.Jen: Jack, I’ve decided to quit this stupid company
.Jack: Get out of here! You can’t leave
!Jen: Well, I’ve already found another job
!Jack: Oh, that stinks
:burns a person up
زمانیکه چیزی باعث شود شخص burns up شود آن چیز باعثِ ناراحتی شدیدِ آن شخص می شود. ما اغلب این اصطلاح را برای اشاره به آتش و دمای بالا برای گفتن میزان ناراحتی و عصبانیت فرد استفاده می کنیم. در زبان فارسی این اصطلاح به معنی آتشی شدن یا آتشی کردن می باشد:
.The boss made me redo my presentation. It really burns me up
.Inconsiderate drivers really burn me up
.Having to wake up early on Saturday so I can pick the CEO up at the airport really burns me up
:back to square one
اصطلاحِ back to square one به این معنی است که شما باید کاری را از ابتدا شروع کنید. حتی اگر شما آن کار را کاملاً تمام کرده باشید مجبور هستید که دوباره انجام دهید. این اصطلاح در زبان فارسی به معنی “برگشتن سرِ خونه اول” می باشد:
.The boss didn’t like my presentation, so now I am back to square one
این جمله بدین معنی است که من باید دوباره و از اول فایل ارائه را درست کنم
.I just assembled this desk, but I am missing a part. I need to go back to square one
:that stinks
اصطلاح that stinks به معنی “آن خیلی بد است” و یا “شرم آور است” می باشد. ما معمولاً این اصطلاح را در پاسخ به یک خبرِ بد یا منفی استفاده می کنیم:
.Joe didn’t get the promotion? That stinks
.The restaurant ran out of my favorite Pizza! That stinks
در ادامه به فایل صوتی این درس با صدای استاد گوش کنید:
مرسی- عالی بود.